اصفهانمناطق گردشگری اصفهان کاخ عالی قاپو: این شاهکار معماری، بنایی است متعلق به قرن یازدهم. عالی قاپو که به معنای درگاه بلند است، در زمان شاه عباس صفوی ساخته شد. درآن زمان شاه با سفیران و بزرگان درعالی قاپو دیدارمی کرد. این بنا که 6 طبقه است و ساخت آن در چند مرحله صورت گرفته است، با دو راه پله ی مارپیچ و یک پلکان مستقیم به سایر طبقات منتهی می شود. هرطبقه ی آن دارای تزئینات مخصوص به خود است. درطبقه سوم ایوانی با یک حوض مرمری وجود دارد. طبقه ی ششم که به تالار صوت معروف است، تالاری است با گچ بری های زیبا و طوری طراحی شده که نوای موسیقی در آن طنین زیباتری پیدا می کند. آدرس: اصفهان، ضلع غربی میدان نقش جهان سردر و بازارقیصریه این سردربزرگ و قوسی شکل که در ورودی اصلی بازار اصفهان قرار گرفته محل ورود به بازار قیصریه است. آثار نقش و نگارهای به جا مانده بر روی این سردر عظیم، حکایت از شکوه و جلال گذشته ی آن می کند. بازار قیصریه در دوران صفویه، بازاری پررونق و مهم بوده است، هنوز هم می توان دکان هایی با قدمت بسیار را درآن مشاهده کرد. امروزه دراین بازار صنایع دستی اصفهان به فروش می رسد. میدان نقش جهان این میدان تاریخی باشکوه در زمان شاه عباس اول در محل باغی به نام نقش جهان بنا شد. دراین میدان زیبا چهار اثر تاریخی منحصر به فرد را می توانیم مشاهده کنیم، سردر قیصریه در شمال، مسجد تاریخی امام در جنوب، مسجد شیخ لطف الله درشرق وعمارت عالی قاپودرغرب. این میدان که در قلب اصفهان جای گرفته است، از جاذبه های دیدنی اصفهان است. دور تا دور میدان با حجره هایی احاطه شده که صنایع دستی اصفهان را به فروش می رسانند. وجود حوض آبی زیبا و آثار تاریخی ارزشمندی که در چهارگوشه ی آن خودنمایی می کنند، برجذابیت این میدان افزوده و آن را در تمام جهان به شهرت رسانده است. مسجد امام:
مسجدشاه که به نامهای مسجد سلطانی، مسجد جامع عباسی و از پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به مسجد امام نیز شهرت دارد، مهمترین مسجد تاریخی اصفهان و یکی از مساجدمیدان نقش جهان است که در طی دوران صفوی ساخته شد و از بناهای مهم معماری اسلامی ایران بهشمار میرود.[۱] این بنا شاهکاری جاویدان از معماری، کاشیکاری و نجاری در قرن یازدهم هجری است. مسجدِشاه در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۱۰۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. آن همراه با میدان نقش جهان، به عنوان یکی از میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاست.[۲] این مسجد که در ضلع جنوبی میدان نقش جهان قرار دارد در سال ۱۰۲۰ هجری به فرمان شاه عباس بزرگ، در بیست و چهارمین سال سلطنت وی شروع شده و تزئینات و الحاقات آن در دوره جانشینان او به اتمام رسید. شاه عباس مسجد را برای شادی روح جدش، شاه طهماسب بنا نمود.[۳] معمار مهندس آن استاد علیاکبر اصفهانی و ناظر ساختمان محبعلی بیک الله بودهاند؛ و خوشنویسانی چون علیرضا عباسی، عبدالباقی تبریزی، محمد رضا امامی، محمد صالح امامی در آن کتیبه نگاری کردهاند.[۴] ویژگیهای معماری از مهمترین بناهای عصر صفویّه است که پیش تر به نامهای مسجد شاه، مسجد سلطانی جدید و جامع عبّاسی شهرت داشت. این بنا نمایانگر اوج یک هزار سال مسجد سازی در ایران است. سنّتهای شکلدهی، آرمانها، شعایر و مفاهیم دینی، نقشه که از انواع قدیمی تر و سادهتر به آرامی کمال یافته، عناصر بزرگ ساختمانی و تزیینات همه در مسجد شاه با عظمت و شکوهی، که آن را در شمار بزرگترین بناهای جهان قرار داده، تحقّق و یگانگی یافتهاست.[۶] بنای کنونی در ضلع جنوبی میدان نقش جهان واقع گردیده و از نظر ویژگیهای معماری، تزیینات غنیّ و آثار نفیس دیگر از برجستهترین آثار معماری ایران است. بنای آن در سوّمین مرحله از اجرای طرح میدان نقش جهان به فرمان شاه عبّاس بزرگ (سال ۹۹۶–۱۰۳۸ق/ ۱۵۸۸–۱۶۲۹م) آغاز گردیده و در دورة شاهصفی (سال ۱۰۳۸–۱۰۵۲ق/ ۱۶۲۹–۱۶۴۲م) به پایان رسیدهاست.[۷] سنّتهای شکلدهی، آرمانها، شعایر و مفاهیم دینی، نقشه که از انواع قدیمی تر و سادهتر به آرامی کمال یافته، عناصر بزرگ ساختمانی و تزیینات همه در مسجد شاه با عظمت و شکوهی، که آن را در شمار عظیمترین بناهای جهان قرار داده، تحقّق و یافتهاست. تمام مسجد دارای تناسبی شاهانه بوده و بر شالودهای وسیع بنا گردیدهاست. قوس نیم گنبد سردر خارجی در میدان ۲۷ متر بلندی دارد و بلندی منارهها در حدود ۴۲ متر است. منارههای بالای شبستان از آن هم بلندتر است، در حالی که گنبد روی آن بلندتر از همه قرار واقع گردیدهاست. جلوخان، که خود تقریباً ساختمانی است، حالتی دعوتکننده دارد که جمعیّت بیرو ن را به پناه، امنیّت و تجدید قوا در مسجد فرا میخواند.[۸] نمای حیاط به دالانها، طاقچهها، تودههای مقرنسهای روشن و نوارهای درازی از کتیبههای سفید درخشان آراستهاست و سراسر آن از کاشیهای هفت رنگ الوان پوشیده شده که مایههای آبی بر بالای پوشش زیرین مرمر با مایههای طلایی مستولی است. دو قابی که در دو طرف مدخل واقع شده طرح سجاده را دارد که نمازگزار بر آن نماز میخواند. در فاصلهای بیشتر حجم جالب توجه این نما، که گاه بر اثر رنگ آبی درخشانش حالتی تقریباً اثیری پیدا میکند، کاملاً بر میدان مسلط است و در تضاد با کاخ برازنده شاهی، برتری خیرهکننده دین را بر قدرت دنیوی و اهمیت اساسی دین را در زندگی شهر نشان میدهد. جلوخان رو به شمال است، همچنانکه ضرورت میدان بوده، ولی از آنجا که محراب میباید رو به قبله باشد (یعنی شمال شرقی به جنوب غربی) برای جلوگیری از قناس شدن سلیقه و دقت زیادی لازم بود. این مشکل با موفقیت حل شده. شخص از جلوخان وارد دهلیزی عالی میشود که از ویژگیهای بناهای تاریخی ایران از زمانها قدیم بودهاست. این دهلیز مدور است و از این رو هیچ جهتی ندارد و میتواند مانند پاشنهای باشد که محور بنا بر روی آن بچرخد. دهلیز رو به طاق بلند ایوان شمالی باز میشود و از عمق تاریک آن انسان ناگهان حیاط روشن از آفتاب را میبیند. در آن سوی حیاط سر در وسیع شبستان قرار دارد، دروازهای به جهان دیگری از شکوه و قدرت متمرکز. اگر شکوه رنگ و عظمت صحنه سر در و گنبد قبلاً خیرهکننده بود، تکرار خیرهکننده بود، تکرار خوش آهنگ عناصر ساختمانی، طاقنماهای متقارن، ایوانهای متعادل، آرامش حوض بزرگ وضو و اثر یکدستکننده رنگی فراگیر که بر همه جا گسترده، گنبد حالتی برازنده و گیرا و اندکی پیازی شکل، بر ساقه بلندی قرار گرفته، ساده و دارای طرحی بسیار روشن و گویاست، بیآنکه هیچگونه پشتبند یا حمال داشته باشد. نقشه پی و ساختمان بنا هر دو نشان دهنده اعتقاد به سادگی در اسلام است و مفهومی بنیادی را نمایان و بیان میکند، که همانا برادری و برابری مؤمنان را که همگی از دسترسی بیواسطه به رحمت خداوندی برخوردار شدهاند. حرکت و ارتباط در همه جا تسهیل شده و در هیج جا مانعی وجود ندارد. کف مسجد هیچ پله، نرده یا صفهای ندارد. هیچ در بستهای دیده نمیشود، هیچ دالان تونل مانند، جایگاه همسرایان، غلام گردشی، هیچ ساختار جداگانهای مانند مذبح، هیچ فضای اختصاصی، هیچ جایگاه ممتاز وجود ندارد، درست همانطور که هیچ مراسم اختصاصی، هیچ شی مقدس و هیچ سلسله مقامات دینی موجود نیست. دیوارها در میان نقش گل و بوتههای باغ مانندشان گم میشوند، یا به باغهای واقعی و طبیعی باز میشوند. به خاطر تمرکز بار روی ستونها هشت گوش چشماندازهای وسیعی پدید میآید و فضای خالی به حداکثر میرسد. طاقهای بلند و وسیع و تقاطعهای عالی و خوش آهنگ انحناهای تند فضاهایی را نشان میدهد که آزادانه تا محراب، همچون موجهایی در یکدیگر فرومیروند. نمازگزاران، وقتی که به نماز جماعتایستادهاند یا به تنهایی در فضای ارتباطی پدید آمده شرکت جستهاند، یکدیگر را میبینند. آگاهی متقابل و عبادت مشترک هسته اصلی اسلام است و در اینجا ساختمان در خدمت دین درآمدهاست. سی و سه پل سی وسه پل، پلی است با 33 دهانه، 295 متر طول و 14 متر عرض بر روی زاینده رود اصفهان. این پل به نام «الله وردی خان» هم معروف است. این پل، خیابان چهارباغ عباسی را به چهارباغ بالا وصل می کند. نامهای سی وسه پلاین پل را بنامهای:پل شاه عباسی – پل اللهوردیخان – پل جلفا – پل چهل چشمه – پل سی و سه چشمه خواندهاند و وجه تسمیه هر یک چنین است:1- پل شاه عباسی از آن جهت گویند که شاه عباس اول دستور بنای آن را داده است و چون بمباشرت و اهتمام اللهوردیخان ساخته شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده و از لحاظ اینکه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفتهاند و چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه و اینک سی و سه چشمه دارد به پل سی و سه چشمه اشتهار دارد. تاریخچه سی و سه پل | ابهاماتی در تاریخسی و سه پل، بنایی مستحکم می باشد که توسط الله وردیخان اوندیلادزه گرجی، سردار مشهور شاه عباس، ساخته شده است. برخی از گرجی تبارها بر این عقیده اند که چون حروف الفبای گرجی سی و سه حرف دارد و الله وردیخان از تبار گرجی ها بوده این پل نیز سی و سه دهانه دارد اما این نظریه کاملا رد شده چرا که در ابتدا پل 40 دهانه داشته است.
ااز سوی دیگر کارشناسان عدد صد و سی و سه را مربوط به آناهیتا (الهه آب) می دانند و معتقدند این پل نیز مانند بیشتر سازه های آبی و پل ها نمادی از آناهیتا می باشد. در زمان شاه عباس، پلان اصلی شهر اصفهان، چهار باغ بود که از دو محور عمود بر هم تشکیل می شد. سی و سه پل در امتداد یکی از این محورهای اصلی قرار گرفت تا چهارباغ عباسی را به چهارباغ بالا، باغ هزارجریب، عباس آباد و محله جلفا متصل کند. در آن زمان این پل 40 دهانه داشت اما به مرور زمان با کشت درختان و انحراف آب بعضی از آنها متروک شدند. در سال 1330 مصطفی خان مستوفی، شهردار اصفهان، اراضی اطراف پل را آزاد می کند و پس از باز کردن مجرای عبور آب، دیواری سنگی را در سمت شمال آن می سازد که هنوز آثار آن دیده می شود.
در منابع مختلف، سال های متفاوتی را برای بنای سی و سه پل نوشته اند اما برای بررسی دقیق تر آن بهتر است به گشت و گذار کوچکی در تاریخ بپردازیم. تمامی شواهد موجود دال بر این مطلب می باشد که در سال 1018 و در زمان برگزاری جشن گلریزان در حضور شاه عباس این پل وجود داشته اما با بازگشت به سال های پیشین و بررسی اسناد به این نتیجه می رسیم که سال اتمام کار پل در منابع مختلف، یکسان نیست.
به عنوان مثال اسکندربیک ترکمان، که منشی نویسنده کتاب عالم آرای عباسی در تاریخ صفویان از زمان تاسیس این سلسله تا مرگ شاه عباس یکم می باشد در وقایع سال 1011 هجری قمری چنین آورده است: در انتهای خیابان، باغی بزرگ و وسیع، پست و بلند، نه طبقه جهت خاص پادشاهی طرح انداخته بباغ عباس آباد موسوم گردانیدند و پل عالی مشتمل بر چهل چشمه به طرز خاص، میان گشاده که در هنگام طغیان آب در کل، یک چشمه به نظر در می آید، قرار دادند که بر زاینده رود بسته شده هر دو خیابان بیکدیگر اتصال یابد.
حاج میرزا حسن خان جابری انصاری، مورخ، محقق و ادیب فرزانه اصفهان نیز در تاریخ اصفهان و رِی در قسمتی از وقایع مربوط به سال 1005 هجری قمری، چنین توصیفی از اصفهان ارائه می دهد: شاه عباس اصفهان را پایتخت دائمی خود نموده طرح عمارات عالیه انداغخ، سر درب درب قیصریه جنگ او است با ازبکان.
و در ادامه در وقایع سال 1008 هجری قمری چنین می نویسد: شاه از هرات به اصفهان آمده و تکمیل طرح عمارات و باغات که هر یک از امراء باغی به نما خود ساخته در حواشی چهار باغ کهنه در چهار باغ بالا. جشن نوروز درسی و سه پلدر کتاب زندگانی شاه عباس اول راجع به جشن نوروز که شاه در سال 1018 هجری در روی پل سی و سه پل برگزار کرده چنین نوشته است. جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام مییافت. گذشته از باغ نقش جهان پل اللهوردی خان را نیز آئین میبستند و چراغان میکردند. و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت میگرفت، و گلهای فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته میشد. از آن جمله در سال 1018 با آنکه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزی گرفتند و بر سر پل گلریزان کردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندی هنر نمائی بسیار کرده بودند، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن سال را به ایشان بخشید. جشن آبریزان یا آبپاشاناین پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است. در دوره صفویه ، مراسم جشن آبریزان یا آبپاشان ارامنه در کنار این پل صورت می گرفت . در این جشن که در 13 تیرماه هر سال برگزار می شد مردم با پاشیدن آب و گلاب روی یکدیگر در این مراسم شرکت می کرده اند.
پل خواجو اين پل كه از بناهای شاه عباس دوم صفوی است به پل شاهی و بابا رکن الدين و شيراز و حسن آباد هم معروف بوده است. در اصل پلی در این مکان از دوره تیموری وجود داشت که در دوره صفویه تجدید بنا شده و بشکل امروزی در آمده است. خانه مشروطه اصفهانخانه مشروطه اصفهان در سال 1384 با شماره ثبت 13009 در آثار ملی کشورمان ثبت شد. معماری زیبا با 2 شاه نشین و 2 حیاط اندرونی و بیرونی , اتاق هفت دری با دو طرف شیشه کاری شده با دو شاه نشین اثری بسیار زیبا و ماندگار از آثار تاریخی ایران بشمار می رود. تابش نور آفتاب بر شیشه های رنگی هر اُرُسی (لنگه در ) تصویری بسیار شاد و آرامش بخش برای اهالی خانه بوجود می آورد. به داخل خانه ی مشروطه که بروید ۱۲ اتاق، دو حیاط اندرونی و بیرونی و دو شاه نشین در سمت شمالی و جنوبی می بینید. اتاق هفت دری که فقط در فصل گرم سال استفاده می شد شیشه کاری های زیبایی دارد که با تابش نور خورشید فضایی خیال انگیز را ایجاد می کند. تالار با گچ بری های استادانه و نقاشی های خیره کننده مزین شده و جلوه ای خاص گرفته است. تمامی این نقاشی ها به سبک شیر و شکر کشیده شده اند که این سبک به آن ها ظاهری برجسته داده است. در این خانه ارسی های ۵ دره و ۷ دره هست که محل ملاقات های رسمی بودند و روی دیوارهایشان نقاشی های زیبا کشیده شده است. خانه ی مشروطه ی اصفهان هم مثل خانه ی مشروطه ی تبریز محلی برای جمع شدن آزادی خواهان و روشنفکران اصفهان بود. روزگاری آزادی خواهان این سرزمین به این خانه می آمدند تا در مورد مشروطه، مسائل شهری و قانون با هم صحبت و همفکری کنند. مطمئنا بازدید از خانه ای که اتفاقات تاریخی زیادی را از سر گذرانده جالب و نوستالژیک است؛ می توانید در این خانه راه بروید و با دیدن عکس ها و خواندن مدارکی که در آنجا هست به هدف و راه و روش مشروطه خواهان پی ببرید. در قسمت هایی از این موزه ماکت هایی را از روحانیون فعال مشروطه می بینید و تاریخ مشروطه به صورت تصویری در جلوی چشمانتان به تصویر در می آید. این خانه از دو بخش «موزه خانه مشروطه» و یک بخش «علمی و فرهنگی» تشکیل شده که در این بخش همایش ها و کنفرانس های مختلفی برگزار می شود. خانه مشروطه که روزگاری خانه رهبر انقلاب مشروطه در اصفهان بود بعدها توسط شهرداری اصفهان خریداری و مرمت شد. خانه بعد از مرمت در سال ۱۳۸۷ افتتاح شد تا مردم با بازدید از آن، دوران مشروطه ی ایران را بهتر بشناسند. حیف است به اصفهان بروید و این خانه ی تاریخی را از نزدیک نبینید؛ برای دیدن این خانه باید به خیابان نشاط کوچه ی چهاردهم بروید. بازدید از این خانه رایگان و هر روز از ساعت ۸ صبح تا ۸ شب باز است. حمام علی قلی اقاحمام علیقُلیآقا در منطقه بیدآباد اصفهان به وسیله علی قلی آقا از درباریان دو پادشاه صفوی، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی در مجموعهای که خود، بانی آن بوده، به سال ۱۱۲۵ هجری قمری ساخته شدهاست.[۲] این حمام از نوع معماری سبک اصفهان در اواخر عصر صفوی است. بنای حمام شامل دو حمام بزرگ و کوچک و فضای چالحوض است. هر یک از این دو حمام از دو بخش اصلی سربینه و گرمخانه تشکیل یافتهاست، بهطوریکه در آن دوره مردان و زنان به صورت جداگانه میتوانستند از آن استفاده نمایند. شکل قاعده سربینه حمام بزرگ، به شکل هشت ضلعی منتظم طراحی شدهاست و در اطراف سربینه سکوهایی طراحی شده که فضاهای پشت آنها با طاق نماهای مدور تزئین یافته و همچنین گنبد میانی سربینه بر هشت ستون بزرگ سنگی استوار است. تزئینات سقف حمام به صورت رسمی بندی است و نورگیرهای سقف به صورت منظم از فضای اطراف به سمت مرکز سقف به صورت منظم طراحی شدهاند که در مواقع مختلف روز با ایجاد سایه روشن بر زیبائی تزئینات سقف میافزاید. این بنا هم اینک (پس از بازسازی و ترمیم) به صورت موزه مردمشناسی در معرض دید عموم گردشگران قرار گرفتهاست.[۳] علی قلی آقا سازنده مسجد علیقُلیآقا و برادرش خسروآقا سازنده حمام خسروآقا است. این دو از خواجهسرایان سرشناس و نیکوکار بودهاند.
قهوه خانه چاه حاج میرزا به گزارش ایمنا، نه اینکه شهرت نداشته باشند، نه... چراکه نامشان در کتابهای راهنمای گردشگران خارجی ثبت شده و آنها قدمبهقدم و پرسانپرسان خود را به آنها میرسانند. کوچه «چاه حاج میرزا» یکی از آنهاست. عجیب جایی است...در گوشه و کنار ورودی این قهوه خانه تعداد زیادی خُمره و چراغ و ساعت و گنجه های قدیمی قرار گرفته و بر سقفش شاخ های حیوانات خودنمایی می کند. بعد از در ورودی، یک دالان قرار دارد که گذر از آن با تماشای اشیاء مختلفی که گَرد زمان بر آنها نشسته همراه است. با گذر از یک تاریخ و بعد شهر فرنگ قدیمی سفید و قرمزی را می بینم که با دیدنش به دنیای بچه هایی می روم که امروز رنگ سپید بر موهایشان جلوه می کند و خاطراتی را مرور می کند که در دنیای امروز ما کمی گنگ و مبهم اما رنگارنگ است. شهر فرنگی که زمانی نه چندان دور قسمتی از زندگی مردم کوچه و بازار بود و "عمو شهر فرنگ" یکی از آدمهای خوشبخت آن روزگار... دالان که تمام می شود ماکیانی را می بینم که در حیاط مربع شکل روبرو آفتاب گرفته اند و یکی دو مغازه که مشغولند؛ اینجا چاه حاج میرزاست... همان "خسته خانه" قدیم و البته همانی که روزگاری "سرای طوطی" نام داشت. چاه حاجمیرزا برای نخستینبار در زمان صفویان ساخته شد و نسل به نسل منتقل شد و به امروز رسید. آن روزها، چاه حاجمیرزا، «خستهخانه» نام داشت و مردم برای رفع خستگی به اینجا میآمدهاند و بعد به مرور زمان در این مکان چایخانه و قهوهخانه شکل گرفت. اما امروز "سرای طوطی" با نام «سرایحاجمیرزا» در ایران شهرت دارد. سمت چپ، قهوه خانه حاجمیرزا قرار دارد، البته این سرا دو در دارد، یکی بلافاصله بعد از اتمام دالان، در سمت چپ واقع است و دیگری کمی جلوتر و در انتهای حیاط مربع شکل روبرو در سمت چپ قرار دارد. در هرحال از هرکدام که وارد شوی گویا ماشین زمان، تو را به گذشته می برد، من اما از درب انتهایی حیاط وارد شدم. اینجا جای حاج میرزا خالیست...و سه سال است که پسرانش مشغول نگهداری و رتق و فتق امور سرای طوطی هستند و نسلشان به خواجگان زمان صفویه بازمیگردد و به همین جهت نام خانوادگی آنها "خواجه" است. تماشاییها در قهوه خانه حاج میرزا بسیارند...سقف مملو از عکس و نقاشی ها و آویزهای مختلف است و دیوارها مملو از وسایلی که روی آن جا خوش کردهاند در ابتدا تصور کردم همهچیز را در چند دقیقه می توانم ببینم، اما کمی که گذشت متوجه شدم که تعداد زیادی وسیله از چشمانم دور مانده بوده و به دلیل بیشمار بودن اشیاء، بعضی زیر دیگری پنهان شده بودند و تازه اینجا بود که با کشف آنها، قصه تماشا از نو شروع شد... حاج محمدعلی خواجه که او را با عنوان حاج میرزا نیز می شناختند عتیقه دوست و عتیقهشناسی بود که آنقدر به عتیقه و وسایل قدیمی علاقه داشته که از راههای مختلف در سفر و حضر، آثار مختلفی را جمع کرده است و تا سه سال قبل مدیریت این قهوه خانه را به عهده داشت و بعد از او به پسرانش "غلامحسین و "حسن آقا" و "امیر" رسید که البته چرخانندگان فعلی قهوه خوانه، غلامرضا و حسن آقا هستند. حسن آقا می گوید، خرید هر عتیقه قصه خاص خودش را دارد و این مجموعه با خون دل جمع شده است، درست مثل چند تاج درویشی که از سقف آویزان شده و یکی از آنها تاج درویشی "هالو قنبر" است که به چشم می آید و چقدر سختی کشیدند این دو بزرگمرد تا تاجهای درویشی را با صرف وقت فراوان که حتی گاهی به یک سال هم میکشید، با سوزن ذره ذره دوختند و فروش این تاجها راهی برای امرار معاش آنها بود. عکس" هالو قنبر" نیز پشت چند وسیله دیگر پنهان است اما با دقت بیشتر به آن پی خواهی برد. حاج حسن آقا می گوید که پدرش برای خرید بعضی از این تاجها گاهی بیش از 50بار رفت و آمد داشته است. شیرهایی که در چند طبقه کنار هم قرار گرفتهاند از دیگر اشیائی است که در این سرا به چشم می خورَد، این شیرها، از تزیینات علمهای امامحسین(ع) است و حسن خواجه، حتی میداند که این شیرها در هر مرحله از ساخت، زیر دست چه کسانی رفتهاند! این شیرها کار "حجت زرینچنگ" در تهران است که طلاکوبیاش را شخصی به نام "شرافت" در اصفهان انجام داده است. دو زنگ بزرگ در نزدیکی دخل وجود دارد که شاید در نگاه اول زنگ کلیسا بهنظر برسد ولی اینها زنگ کشتی هستند. دیدن تبرزینها و نقوش حکشده بر آنها نیز جذاب است. تبرزین وسایل دراویش بوده است که خصوصاً در سفر از آن استفاده میکردند. شمشیر، کلاه آهنی، سنگ های گرانقیمت، تابلوهای نقاشی یادگاری از مینیاتوریست های قدیمی اصفهان، زره های آهنی و البته تعداد بسیاری کشکول از سقف آویزان شده است و تبر و تبرزین نیز بر در و دیوار این سرا جلوه نمایی می کند. اما سقف این قهوه خانه نیز از دوران گذشته حکایت دارد، این سقف چاه حاج میرزا از نوع ضربی است که از طرف راست چیده میشود و به طرف ضلع مقابل میآید. همین چینش ضربدری، موجب شده تا طاق به نام ضربی مشهور شود. حاج حسن آقا می گوید که چندی قبل "آنتونی بوردن" سرآشپز، نویسنده، مجری و گردشگر معروف آمریکایی به ایران آمد و سری هم به سرای طوطی زد. او که برنامهای تلویزیونی به نام «آنتونی بوردن: میهمان ناخوانده» داشت، برای ساخت برنامههایش به نقاط مختلف دنیا سفر میکند تا غذاهای بومی آنان را بررسی کند. او آبگوشت ایرانی را در همین سرا خورد و درباره محتویات و نحوه پخت آن سؤالاتی نیز پرسید. افراد حاضر در سرای طوطی همه نکات پخت آبگوشت را برایش توضیح میدهند و به گواه شاهدان "بوردن" از طعم دیزی بسیار خوشش آمده بود. سرای حاج میرزا یا همان سرای طوطی در تاریخ 20 اسفندماه 1385 با شماره 18103 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. قهوه خانه خواجه و یادگارهای حاج محمدعلی در این سرا همچنین برجاست، جای حاجی در قهوه خانه و میان اینهمه خاطره خالی است؛ اما یادش در این سرا و البته در منزلش در همسایگی مسجد قصرمنشی در خیابان نشاط زنده است، خانه ای که حاج خانم به یاد او دعا می خوانَد و در حسینیه شان که در طبقه پایین خانه برپاست صبح های جمعه دعای ندبه و شامِ آن نیز هیئت مداحی برگزار می شود. عمارت چهلستون كاخ چهلستون که بنا به کتیبه معرف تاریخ آن، با نام مبارکترین بنای دنیا یاد شده، از زیباترین یادمانهای عصر صفوی در اصفهان امروزی است کاخ-باغ چهل ستون یکی از نمونه باغهای سلطنتی به جای مانده از دوره صفوی در شهر اصفهان است که با نام کاخ چهلستون یا باغ موزه چهل ستون نیز شناخته میشود. در واقع، این باغ بخش کوچکی از باغ وسیع جهاننما است که شاه عباس اول با احداث کوشکی در میان آن هسته نخستین کاخ چهل ستون را ایجاد کرد. این میراث تاریخی از جمله مشهورترین و محبوبترین دیدنیهای اصفهان محسوب میشودکه با وجود آسیبهای وارد شده، هنوز هم زیباییهای خیرهکنندهای برای عرضه به دیدگان گردشگران و بازدیدکنندگان دارد. باغ چهلستون واقع در شهر اصفهان و در شرق خیابان چهارباغ پایین، جنوب خیابان سپه و غرب میدان نقشجهان قرار دارد. این باغ در بستر شهر و در میان سایر باغها شکل گرفته و به گونهای طراحی شده که امكان دسترسی به آن از سایر باغها میسر بود. مجموعهای از این باغها كه در امتداد چهارباغ شکل گرفته بودند، یكی از شالودههای اصفهان عصر صفوی را شكل میدادند و نقش باغ چهلستون از این جنبه ممتاز است، زیرا حلقه وصل این شالوده و شالوده دیگر شهری یعنی مجموعه نقشجهان بوده است. باغ چهل ستون سه در ورودی داشته که در قدیمی آن، رو به شرق قرار گرفته است. هنگام ورود به باغ از سردر اصلی آن، پس از طی مسافتی نه چندان زیاد، به استخر بزرگ جلوی عمارت و سپس به خود بنا خواهیم رسید. محور اصلی باغ، جهت حرکت را به کمک درختانی در دو سو به سمت کاخ اصلی نشان میدهد. باغ چهلستون دارای شیب بسیار كمی است كه به جاری شدن آب در جویها كمك میکند. آب باغ در گذشته از شاخهای از مادی «فدن» تامین میشده که پس از طی مسافتی از انتهای باغ وارد میدان نقش جهان میشد. در حال حاضر، آب باغ از چاهی عمیق تامین میشود. پوشش گیاهی باغ چهلستون در حال حاضر عبارت است از درختان کاج ایرانی، نارون، افرای سیاه، چنار و عرعر. در باغچههای اطراف کاخ، گلهایی فصلی كاشته شده كه در جنوب باغ در گلخانه پرورش داده میشود. مساحت کاخ ۲۱۲۰ متر مربع و محل بنای عمارت یک متر از سطح باغ بلندتر است . باغ چهلستون در بستر شهری خود با دیوارهایی از محیط پیرامون خود مجزا شده و امروزه ارتباط آن با سایر عناصر شهری بسیار محدود است. ارتباط میان عناصر عمده شهری میدان نقش جهان و یا سایر بناهای عمومی تاریخی درگذشته وجود داشته كه نمادی از ساختار شهری است؛ این ارتباط درونی به كمک فضاهای كوچک سرپوشیده میانی مانند ورودیها و ملحقات ایجاد شده بود. باغ چهلستون اصفهان، نمونهای از یك باغ سلطنتی از دوره صفوی است. تا سال ۱۳۲۷ خورشیدی، چون تاریخ دقیق بنا به دست نیامده بود، اظهارنظر درباره تاریخ بنای چهلستون مشكل بود. ولی درهمان سال در نتیجه کاوشهایی كه به عمل آمد، در جبهه تالار كاخ، اشعاری در دو كتیبه از زیر گچ به دست آمد كه یكی کوتاهتر و بر زمینه صورتیرنگ، بنای تالار چهلستون را به شاهعباس دوم نسبت میدهد و سال اتمام آن را ۱۰۵۷ هجری قمری تعیین میکند و دیگری كه طولانیتر است و خطوط آن گچبری بر زمینه آبیرنگ است از تعمیرات زمان شاه سلطان حسین حكایت دارد. یكی از برنامههای شهری دوره شاه عباس اول و پس از انتخاب شهر اصفهان به عنوان پایتخت در سال۱۰۰۷ هجری قمری، احداث خیابان زیبا و طویل چهارباغ و باغهای متعدد پیرامون آن بود. پیدرپی بودن باغها كه یادآور مفهوم "باغ اندر باغ" هستند، چون باغ خرگاه، باغ بلبل، باغ هشت بهشت، باغ فتحآباد، باغ كاج، باغ نسترن، باغ خلعت، باغ انگورستان و سایر باغها، از جمله اصول طرحاندازی شهر اصفهان محسوب میشد. امروزه به جز باغ هشت بهشت و باغ چهلستون، سایر باغها از بین رفتهاند و تنها نامی از آنها باقی است. با انتخاب اصفهان به پايتختی و گسترش شهر به طرف جنوب و احداث ميدان امام، استقرار کاخهای شاهی به وسیله شيخ بهائی پایهریزی شد. انتخاب فضائی وسيع در مجموعهای که در آن روزگار (دولتخانه) ناميده میشد و بررسیهایی که برای آينده صورت میگرفت، تماماً حکايت از ذوق و استعداد و خلاقيت شيخ بهائی دانشمند بلندآوازه دوره صفوی دارد. مجموعه کاخهایی که شروع آنها (عالیقاپو) بود تا ميدان اصلی و مرکزی چهارباغ عباسی ادامه داشت. در اين محوطه بزرگ که چند کاخ سلطنتی نيز مستقر بود، عماراتی مانند تالار اشرف، جبهخانه، رکيب خانه، کشیکخانه، تالار طويله، کاخ هشتبهشت، توحيد خانه، و برخی عمارتهای ديگر ساخته شد. درمیان باغ چهلستون، شاهعباس عمارتی به شكل کلاهفرنگی با اتاقهای كوچك در اطراف آن طرح انداخت كه از آن بهعنوان هسته اولیه كاخ چهلستون یاد میشود. این باغ درباری برای پذیرایی از میهمانان دربار شاه در مراسم و جشنها استفاده میشده است. پس ازآن با شروع سلطنت شاهعباس دوم، هفتمین پادشاه صفوی، عمارت چهلستون توسعه داده شده و تالارها و ایوانهایی بر آن افزودهاند. از آن جمله میتوان به تالار آینه، تالار هجده ستون، دو اتاق بزرگ شمالی و جنوبی تالار آینه، ایوانهای طرفین سرسرای پادشاهی و حوض بزرگ مقابل تالار با كلیه تزئینات نقاشی، آیینهکاری، کاشیکاری دیوارها و سقفها اشاره كرد. تالارهای وسیع كاخ در دوره شاهعباس دوم نیز محل بار عام و كاخ پذیراییهای رسمی بوده است. این كاخ در سال ۱۰۵۶ هجری قمری( ۱۶۴۲میلادی) با حضور شاهعباس دوم و سفیران كشورهای خارجی افتتاحشده است. با توجه به ماده تاريخهایی که بعضی از شعرای عصر صفويه در اشعارشان آوردهاند و با مراجعه به کتب و متون مربوط به آن روزگار، سال اتمام کاخ چهلستون ۱۰۵۷ هجری در زمان سلطنت شاهعباس دوم بوده است. از جمله اين شعرا (صائب تبريزی) ملک الشعراء آن روزگار است که طی قصيده بلند بالایی چهلستون را توصيف کرده و در آخر قصيده با مصراع قبلهگاه تاجداران باد دائم اين مکان، سال ۱۰۵۷ هجری را بيان کرده است. در دوازدهمین سال سلطنت شاه سلطان حسین، كاخ چهلستون دچار حریق شده و سپس تعمیراتی در آن و به احتمالزیاد مطابق سابق به عمل آمده است. بنابر اظهارنظر سیاحانی همچون فلاندن و كست در زمان پادشاهی محمدشاه قاجار و نیز مادام دیو لافوآ، در سال ۱۲۹۸ هجری قمری، باغ چهلستون به حالت اصلی خود باقی بوده اما از سال ۱۳۰۰ هجری قمری در زمان ظل السلطان، فرزند ناصرالدین شاه و والی اصفهان، خرابی بسیار در این عمارت به عمد راه یافته است. معماریمعماری این کاخ ترکیبی از هنر معماری چینی، ایرانی و فرنگی است و مشتمل بر یک ایوان اصلی (بزرگ) به طول ۳۸ متر، عرض ۱۷ متر و ارتفاع ۱۴ متر است که رو به شرق ساخته شده است. ستونهای این ایوان هشتضلعی از جنس چوب چنار و کاج میباشند. چهارستون وسط روی چهار شیرسنگی قرار دارد. ساختمان كاخايوان کاخ چهلستون مرکب از دو بخش است يک بخش که بر ۱۸ ستون چوبی و رفيع استوار است چهارستون وسط که روی ۴ شير سنگی قرارگرفته و حجاری آنها بهگونهای است که دو شير به یک سر انسان نشان داده میشود. از دهان اين چهار شير آب فوران میکرده و به حوض مرمری تالار میریخته است. قسمت ديگر که کمی مرتفعتر است، سردر ورودی تالار را تشکيل میدهد و در بعضی منابع آن را تالار آیینه نامیدهاند. اين قسمت بر دو ستون قرارگرفته و سراسر آن مزين به آیینهکاری وسيع و پرکاری است که در آن آیینههای ريز و خوشنقش به صورت معرق در کنار آیینههای قدی و خشتی به کار رفتهاند. سقف تالار از قابهای چوبی و به اشکال مختلف هندسی ساخته شدهاند. تصوير قرينه حوض مرمرين وسط ايوان در تزئينات سقف مشاهده میشود. اين قرینهسازی شباهت بسياری با ايوان عالیقاپو دارد.
|
|||
| |||
© حقوق کپی برداری برای شرکت چند منظوره بین المللی ستاره داوود محفوظ می باشد . طراحی و برنامه نویسی توسط طراحی و توسعه وب سایت صبا |